میدونی چقدر سخته؟ هر دو احساس کناه می کنن، پوریا به این خاطر که چرا موقع تصادف اونجا نبوده ، مهسا هم به این خاطر که چرا پوریا رو ناراحت کرده. این یعنی عشق هیچکدوم فکر خودشون نیستن هیچکدوم فکر فردا ها و سختی هاش نیستن هر دو فکر همن ، میدونم برات قابل درک نیست نمیگیری چی میگم چون انقدر مغروری و فکر خودتی که نمیگیری از خود گذشتگی ، فکر خود نبودن یعنی چی .
میلاد ، مادرش و خواهرش وارد اتاق میشن هممه دارن گریه میکنن ، همه هم میدونن الان پوریا و مهسا چه حسی دارن ، همه رو عشق این دو نفر قسم میخورن . مامان مهسا پوریا رو بغل میکنه:
- خدا بزرگه پسرم
- اره مامان خدا بزرگه خیلی هم بزرگه
صبح شده پوریا دیشب اصلا نخوابیده مهسا چشماشو باز میکنه ، پوریا:
- سلامممممممممم جیگرک من خوبی عقشم؟؟؟؟؟
- سلام عسلم تو خوبی فدات شم؟
- تا وقتی تو رو دارم خوب خوبم
مهسا ساکت میشه شروع میکنه تو دلش پیش خدا غر غر اینو از حالت صورتش میشه فهمید بعد ها فهمیدم که از همون روز شروع کرده مرگ خودشو از خدا میخواد چون میدونه این زندگی نمیشه واسه پوریا
تا حالا تو وضعی افتادی که ندونی چه جوری به عشقت بگی من دوست دارم ، خودتو وجودت برام مهمه واسه اینکه بات باشم همه چیزم رو میدم مهسا بفهم پوریا بی تو هیچه میمیره
چند وقت بعد
مهسا رو از بیمارستان مرخص میکنن میبرن خونه پوریا یه پاش دانشگاست یه پاش خونه خودشون و تمام دلش خونه مهسا همیشه پیش مهسا
یه روز شوم
پوریا میره خونه مهسا در حیاط باز بوده پس در نمیزنه تو راه مامان مهسا رو میبینه که رفته بوده خرید مامان مهسا : پوریا جان تو برو بالا منم میرم یه آبی به گلها بدم، میفهمی این حرکت واسه چیه؟
واسه اینه که زن و شوهر یه کم تنها باشن ، مامان میدونه تو دل این دو تا چه غمی وجود داره غمی که پاک نمیشه هرگز..... هرگز
صدای گریه می یاد مهسا داره بلند بلند گریه میکنه بلند بلند
- خدایاااااا منو بکش، نمیخوام پوریام غصه بخوره ، نمیخوام غم ببینه ، نمیخوام زندگیش به پای من حروم بشه، ... نمیخوام خدااااااااااااااااااا، دوسششش دارم مرسی که کاری کردی که زود تر برم ، من بی اون دیووونه میشدم
- چی میگییییییییییییییییییییییی ، من بی تو چی کار کنم ، مگه قول ندادی همیشه کنارم باشی دیوونه ، من بی تو می مونم؟
مهسا با گریه فراوون
- آره قول دادم ، ولی اینجوری؟ بدون بدن؟ فقط با سر؟ بدون دست؟ بدون پا به من نگاه کن حتی نمیتونم اشکامو از رو پشمام پاکک کنم که تو نبینیش فدات شم ، الهی قربونت برم ، من که میدونم تو نمیتونی گریه کنی داری از تو خراب میشی
- من چی کارم، من دست دارم اشکاتو پاک میکنم ، من پا دارم کولت میکنم ، میبرمت گردش ، مهسا من بی تو میمیرم ، اگه یه بار دیگه بشنوم نا امیدی یا حس کنم ، میرم میخوابم وسط اتوبان
- باشه باشه قول میدم
- میدونی میرم شوخی هم ندارم من بی تو نمیتونم
- اره میدونم اخه
- شاد باشیم شاد امروز میریم پارک بگردیم خوش بگذرونیم
:: موضوعات مرتبط:
قسمت چهارم ,
,
:: بازدید از این مطلب : 542
|
امتیاز مطلب : 170
|
تعداد امتیازدهندگان : 45
|
مجموع امتیاز : 45